اهمیت سلاح های تک تیر انداز در مأموریت های پلیسی – ضد ترور و مقاصد نظامی بر همگان روشن است . گاهی کار یک شلیک دقیق را هزاران گلوله و تفنگ دیگر نمی توانند انجام دهند .
در این بحث به معرفی 5 ایلحه تک تیر اندازی ایرانی برای شما دوستان و علاقمندان به سلاح شناسی می پردازیم.
ویژگیهای تفنگ تک تیرانداز «شاهر»
این تفنگ با کالیبر ۱۴٫۵ میلیمتر و وزن ۲۲ کیلوگرم و طول ۱۸۵ سانتی متر، ۳ هزار متر برد موثر و ۴ هزار متر برد مفید دارد. جدیدترین تفنگ تکتیرانداز ارتش برای استفاده مطلوب به ۳ نفر نیاز دارد. از قابلیتهای این تفنگ درگیری و انهدام انواع سنگرهای بتونی، خودروهای زرهی، بالگرد و نقاط تجمع نفرات دشمن است. این سلاح بر مبنای نیازهای تاکتیکی روز نزاجا به صورت کاملا بومی طراحی و ساخته شده و قابلیت درگیری در عمق را شدیدا افزایش داده است. همچنین این اسلحه دقت اصابت را بالا برده و اثربخشی در انهدام اهداف را به صورت چشمگیری مضاعف میکند.
ایران: تعداد ۸۰۰ قبضه از این سلاح در سال ۲۰۰۶ خریداری شدهاست. نیروی انتظامی این تعداد اسلحه از این نوع را خریداری و در زمان سفارش آن به شرکت سازنده، مدعی گردیده از این سلاحها برای مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر استفاده خواهد شد.
وزارت دفاع ایران این سلاح را بومی کرده و در تعداد نا محدود تولید کرده و در اختیار نیرو های مسلح قرارد داده است.
مشخصات
نوع:تفنگ تکتیرانداز
خاستگاه:اتریش
سازنده:اشتایر مالیچر
قیمت واحد:۵٬۲۹۹ دلار
تاریخ تولید:۲۰۰۴
مدلهای مختلف:اچاس ۴۶۰.--- اچاس ۵۰. ام۱
خصوصیات
وزن:۱۲٫۴ کیلوگرم
طول:۱٫۳۷۰ میلیمتر
طول لوله:۸۳۳ میلیمتر
فشنگ:۵۰. بیجیام-- ۴۶۰. اشتایر
عملکرد: مسلح شدن دستی
برد موثر:۱۵۰۰ متر
سامانه تغدیه: تک تیر
خشاب ۵تایی (در مدل ام۱)
سلاح
مورد نظر وزنی در حدود 22 کیلوگرم دارد که به نوعی حمل و استفاده از آن را
تا حدودی مشکل کرده و به نظر می رسد که کاربران آن باید نیروهای ورزیده ای
به مانند پرسنل تیپ 65 نزاجا و نفرات یگان "صابرین" نیروی زمینی سپاه
باشند. توجه داشته باشید که سلاحی مثل "تک تاب" با توجه به کالیبر خود یک
"توپ" به حساب می آید و بر اساس رده بندی جهانی از گروه سلاح های انفرادی
خارجی می شود. گلوله 20 میلی متری با مرمی آبی و گلوله های دیگر 12.7 میلی
متری
در تصاویر موجود دوربینی بر روی تک تاب نصب نشده است اما می توان
ریل مخصوص نصب را بر روی این سلاح مشاهده کرد. نگاهی به تصویر مربوط به
گلوله 12.7 و 20 میلی متری که در بالا آمده است می تواند تا حدی به شما کمک
کند تا متوجه شوید که قدرت تخریبی "تک تاب" در چه اندازه ای خواهد بود.
باید
توجه داشت در چند سال اخیر که واژه ای با عنوان "نبرد نامتقارن" بارها از
زبان فرماندهان نیروهای مسلح ایران شنیده شده است، حوزه پیاده نظام ایده آل
ترین بخش و رسته برای اجرای این تاکتیک به حساب می آید. در سالهای اخیر
دستاوردهایی مثل موشک دوش پرتاب میثاق، موشک ضد تانک دهلاویه و البته این
سلاح های تک تیرانداز جدید با برد بالای 1.5 کیلومتر همگی نشان از یک جهت
گیری واضح و مشخص در صنایع دفاعی ایران دارد.
تاکتیک نبرد نامتقارن در
رسته پیاده بر دسته های عملیاتی کوچک با توانایی تحرک بالا تاکید دارد.
گستره وسیع ایران و داشتن شرایط مختلف جغرافیایی مکان هایی ایده آل برای
انجام این گونه تاکتیک ها به شمار می روند.
گروهی که به این مجموعه از
تسلیحات مجهز شده باشد می تواند با گستره متنوعی از تهدیدات شامل انواع
بالگردها، تانکها و خودروهای زرهی و همچنین نیروهای پیاده دشمن در فواصل
دور درگیر شود. تجربه استفاده از تک تیراندازها در جنگهای گذشته بارها
استفاده شده و موفقیت آمیز بوده است. شاید بتوان برای مثال به نبرد
استالینگراد و حضور تک تیراندازهای نخبه روسی مثل "واسیلی زایتسزف" اشاره
کرد که در مدتی در حدود 1 سال به تنهایی بیش از 200 سرباز آلمانی را از بین
برده و نقش مهمی را در پیروزی شوروی در این نبرد ایفا کرد.
ذکر این
نکته در انتها خالی از لطف نیست که یک تک تیرانداز خوب، با آموزش و سلاحی
مناسب می تواند اثر روانی بسیار مخربی را بر روی دشمن ایجاد کرده و در
نهایت با تعدادی شلیک مناسب خط سیر یک نبرد و در نهایت یک جنگ را تغییر
دهد.
به این مرد جوان بارها از کارخانه ها و کارگاههایی که پدربزرگش کار کرده بود پیشنهاد شغل شد. اولین پروژه او بهینه سازی تکنیک ماشین کاری سرنیزه تفنگ موسین ناگانت مدل 30-1891 بود. در1939 که تازه سرباز ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی شده بود در یک کارخانه فلزکاری اسلحه وابسته به هنگ مشغول خدمت شد.
با بروز شکست در جنگ کبیر میهنی(اوایل حمله آلمان به شوروی و شکست پی در پی روسها) در 1941 او به یک رتبه بالاتر در اسلحه سازی ترفیع یافت که موجب کسب تجربیات بسیار با ارزشی از هر دو سلاح های روسی و آلمانی شد.دراگونوف آموزش دیده و علاقه مند به تیراندازی به اهداف دور بود.مهارت او در تیراندازی در جنگ و همچنین در دوره زندگی آینده اش به عنوان یک طراح سلاح ثابت شد.او هرگز فرصت را برای بدست گرفتن رقابت و مسابقات تیر اندازی از دست نداد و این کار را با نمره ی بالا و بی طرفانه انجام داد.بعد از جنگ دراگونوف به ایسوک بازگشت و جهت از سر گرفتن کارش و ادامه تحصیل به اداره طراحی سلاح پیوست.
او توجهش را به بهینه سازی و مدرنیزه کردن تفنگ موسین ناگانت(کالیر 62/7)نوع خشاب دار با شلیک تک تیر معطوف کرد. موسین ناگانت تفنگ مقدس سربازان به کندی پر می شد. خشاب آن به صورت یک خشاب جدا نشدنی بود که به صورت یکی یکی پر می شد.دراگونوف یک راه ساده اما موثر از طریق طراحی یک مکان جدید تجدید مهمات یافت که به این طریق اسلحه سریع تر پر می شد.
تفنگ موسین ناگانت این طور که به نظر می رسد بر گزیده دراگونوف شد. در پایان دهه 1940 و شروع دهه 1950 او تعدادی تفنگ ورزشی از این مدل ساخت.اغراق آمیز نیست اگر بگوییم که دراگونوف یک روش جدید در مدرسه طراحی سلاح روسیه پایه گذاری نمود.همچنین مهندسی پروژه هایی (27 سلاح گرم مختلف)شامل 50-…MTSV-50 …MTS زنیط....استرلا...تایگا...CM...تفنگ های بیاتلون3-7و بیاتلون 4-7 که مدالهای طلای چندین المپیک را بردند را رهبری و هدایت نمود.در 1958 دراگونوف رقابت در طراحی یک تفنگ تک تیرانداز نیمه اتوماتیک را پذیرفت. طرح تفنگ رویایی درمنس بوسیله تگراووت فرمانده اداره دفاع موشکی و توپخانه ای وزارت دفاع شوروی ارائه شد که بیشتر از یک تفنگ تک تیرانداز ساده بود.جمع جور بود و بصورت نیمه اتوماتیک شلیک میکرد بر اساس سنت روسی در تاریخ های گذشته قرن 18 و 19 مبناء تایید ودنبال کردن تمرین ها به تک تیراندازان اختصاص یافت.
طی عملیات جنگی در کریمه در برابر دسته های فرانسوی و انگلیسی روسها واحد های کوچکی از تک تیراندازان با مهارت عالی در تیراندازی را به میدان آوردند آنها ابتدا تاثیر غیرمنتظره ای در نبرد با ایجاد تضعیف روحیه در دشمن به نمایش گذاشتند.آنها افراد دشمن را با قاطعیت در برد زیاد مورد هدف قرار می دادند در حالی که دور از تیررس قرار داشتند.در آن زمان تفنگی با دقت بالا و محسوسی وجود نداشت توسعه یک تفنگ 62/7 میلیمتری در سال 1891 به وسیله سرگی موسین یک طراح در زراد خانه تولا یک قدم بزرگ به سوی خلق یک اسلحه با دقت بیشتر بود سپس یک تفنگ تک تیرانداز از یک نسخه تفنگ موسین اختصاص یافت و سرانجام در 1930 بهینه سازی شد.
همزمان تلاشهای دیگری نیز جهت ساخت و تولید یک تفنگ تک تیرانداز مخصوص به وسیله فرورتوکارف(SVT-38….SVT-40)سرگی سیمینوف(AVC-36…SKS-44)انجام شد. نتیجه آن نیز به مدلهای گوناگونی از کارابین SKS منجر شد که ناموفق بود و جهت بهینه سازی از مدل 30-1891 به وسیله ارتش بازگشت داده شد. از آغاز آشکار بود که دراگونوف و تیم او ماموریت یافته اند که یک اسلحه متوسط پیشرفته با قابلیت پشتیبانی آتش صحرایی خلق کنند. دراگونوف دریافت که می تواند بین مدرسه آموزش تک تیراندازی جهت سفارش بالا بردن دقت آتش افقی داشته باشد او ابتدا قصد داشت تلورانس بین قطعات مختلف سلاح را به حداقل برساند در حالی که وزن و طول لوله را به همان حالت نگه داشت.این نکته نیز مهم بود که فشار در سیلندر گاز از طریق دیگری کم شود اما به منظور یک کارکرد قابل اعتماد فشار گاز بالا بود با تحقیق مجدد روی SVD توسعه یافته این باور به وجود آمد که نمونه اصلی تفنگ تک تیرانداز SVD در 1959 تولید شد. هر چند با رسیدگی دقیق اجازه یافتیمSVD تاریخ 1958 را دریافت کنیم.در همان سال تگراووت رقابت را افتتاح کرد نسخه نخست تفنگ تک تیرانداز دراگونوف دارای قنداق و دستگیره تحتانی متفاوت از مدلهای بعدی نسخه 1963 بود.قنداق مدل اولیه محل قرارگیری گونه ندارد. مهندسی مجرای برگشت گاز نیز با مدل 1963 تفاوت دارد.
دستگاه نشانه روی عقبی SVD-1958 به صورت یک روزنه دید با خط مماس پس و پیش رونده است.دستگاه نشانه روی جلوی یک کپی از سایت نشانه روی روزنه دید AK47 با یک محافظ است. اسلحه دقت خوب و قابل اطمینانی از خود نشان داد و امید می رفت مکانیزم آن دوام و بقا داشته باشد اگرچه درک مشترکی در کشورهای غربی وجود داشت که همه تولیدات دفاعی شوروی به سختی امتیاز انحصاری می گرفتند تا برای رقابت در یک محلی متمرکز شوند سیر تکاملی SVD یک مثال جهت معکوس است.میخائیل کلاشنیکف پیشنهاداتش را با خلق چندین تفنگ تک تیرانداز انجام داد.او دو مدل تولید کرد هر دو ساختار برجسته ای داشتند و تفنگها نشان دادند که به مراتب بهترین هستند.کلاشنیکف دریافت که شانس او برای بردن در رقابت واقعا کم است در مجموع او به طور کلی درگیر طراحی مسلسل جدید بود.آشکار بود که او نمی تواند قادر به انجام آن باشد(رقابت با دراگانوف).
روسها در این باره ضرب المثلی دارند که میگویند:دو مسافری بلیط در یک زمان (معادل فارسی آن: با یک دست دو هندوانه برداشتن است)کلاشنیکف مسابقه را واگذار کرد و به تلاش سخت تر روی مسلسل RPK پرداخت. به موازات تیم دراگانوف بیش از دو گروه طراحی با هدایت و رهبری الکساندر کنستانتینوف و فدور بارینوف روی یک پروژه مشابه کار کردند.تیم نیرومندتر این دو شاید الکساندر کنستانتینوف بود. مسابقه تا حدی سخت شد و به خطر اتداختن شهرت نیز بالا بود.دو سلاح گرم بهتر می توانست برای خدمت مورد قبول واقع شود. سال بعد تا نیمه سال به ترقی دادن نسخه اول SVD اختصاص یافت.دراگانوف با یک تیرانداز خویشاوند نزدیک خود سلاح را مورد موشکافی قرار داد که این اندکی به او در طراحی سلاح دقیق کمک کرد.
یکی از بررسی های او ساختار روپوش تحتانی محافظ دست بود. SVD همه کیفیت های لازم را دارا بود.نهایتا در 1963 دراگونوف برنده رقابت شد و اسلحه تیراندازان زبده ارتش شوروی گردید.مقایسه کردن SVD با 30/M1891 یک نرخ آتش 30-20 تیر در دقیقه دارد در حالی که موسین 30/1891 تنها 5 تیر دارد.کارشناسی دقت صد در صد بر خورد در یک دایره 100 میلی متری را برای SVD دارد.پایان تیراندازی با مهارت فوق العاده ای به وسیله تیرانداز ماهر به پیروزی SVD انجامید.
طراحی معمولی اسلحه برای مسابقات با یک نوع مهمات مخصوص است اما برایSVD عکس قضیه درست بود. یک فشنگ تک تیرانداز مخصوص با یک مغزی فولادی به وسیله یک گروه از مهندسین روسی تحت رهبری ویکتور سا یلینکوف توسعه داده شد که از این مهمات را استفاده می کرد.SVD دقت در اهداف دوردست بهتری را نسبت به فشنگ های استاندارد موجود نشان داد.
همراه SVD معمولی دراگانوف یک نسخه کوتاهتر از این سلاح مشهور را در کالیبر LR 22 طراحی کرد.TSV 1 متوسط برای تمرین تیراندازان سریع ارتش بود.و یک قنداق SVD معمولی یک روپوش لوله معمولی یک گیرنده کوتاهتر یک خشاب از نوع تپانچه ای جدا شدنی 10 تیر و یک لوله کوتاهتر داشت. این اسلحه دقتی عالی داشت.در یک فاصله 50 متری تیراندازان ماهر در حالت درازکش قادر بودند همه یک گروه 10 تیری را به داخل یک دایره 12 میلی متری شلیک کنند.تفنگ یک مکانیزم شلیک عالی و بی نظیر لگد مختصر برگه ناظم آتش فنر بازگشت و یک روپوش تا نوک آن داشت. ایوژنی قدروویچ دراگونوف در 4 اوت 1991 وفات کرد.
کشور سازنده | شوروی |
سیستم مسلح شدن | فشار غیر مستقیم گاز باروت |
کالیبر و فشنگ زه دار | R54*62/7 میلیمتر |
تعداد خان و گردش | 4 عدد ازچپ به راست |
سرعت اولیه گلوله | 830 متر بر ثانیه |
برد مفید با دوربین | 1300 متر |
برد مفید بدون دوربین | 1200 متر |
وزن سلاح با دوربین وخشاب خالی | 300/4 کیلوگرم |
ظرفیت خشاب | 10 تیر |
طول سلاح بدون سرنیزه | 122 سانتیمتر |
طول سلاح با سرنیزه | 137 سانتیمتر |
وزن خشاب خالی | 218 گرم |
قدرت بزرگ نمایی دوربین | 4 برابر |
وزن دوربین | 580 گرم |
وضعیت برگه ناظم آتش از بالا به پائین | ضامن - آتش |
برد مفید برای زدن سینه | 430 متر |
برد مفید برای زدن سر با ارتفاع 30 سانتیمتر | 350 متر |
برد مفید برای زدن هدفهای متحرک | 640 متر |
برد مؤثر | 3800 متر |
برد نهائی | 4000 متر |
میدان دید حقیقی | 6 درجه |
این سلاح آمریکایی بر پایه تفنگ شکاری مدل 700 ساخت کمپانی اسلحه سازی " ریمینگتون " ساخته شده است. با توجه به نبود اطلاعات در مورد مدل ایرانی این سلاح و البته شباهتهای بسیار جالب و نزدیک بین دو نمونه آمریکایی و ایرانی می توان بر اساس اطلاعات موجود از مدل آمریکایی به این اعداد دست پیدا کرد. وزن این سلاح در حدود 6.5 تا 7.5 کیلوگرم، کالیبر 51*7.62، سیستم مسلح سازی گلنگدنی و توانایی پذیرش 5 گلوله که به صورت دستی در مخزنی در درون سلاح قرار می گیرد.
در مقام مقایسه با سیمینوف روسی، باید گفت که این سلاح از سرعت تیراندازی پایین تری برخوردار است. اما باید به این نکته توجه داشت که استفاده از مکانیزم گلنگدنی باعث می شود تا تمامی نیروی موجود در سلاح برای راندن گلوله به جلو صرف شده و سلاح از برد و دقت بهتری برخوردار باشد. دست یافتن به بردهای بیش از 800 و 1000 متر با کالیبر 51*7.62 امری سخت و مشکل است که به توانایی های بالا و تمرینات فوق العاده زیاد از طرف تک تیرانداز نیاز دارد. استفاده از مکانیزم گلنگدنی خود برای رسیدن به بردهای بالای 1000 متر یک کمک و مزیت به حساب می آید.