آیا ممکن است سرنوشت انسان با کارهای خوب تغییر کند؟

با وجود دست تقدیر الهی در زندگی انسان، نقش او در تعیین سرنوشت زندگی‌اش پذیرفتنی است.

آیا ممکن است سرنوشت انسان با کارهای خوب تغییر کند؟
استاد مطهرى مى گوید: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهی،‌انکار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نیرو و اراده و اختیار بشر است، چنین قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد.» (1)

 

باید دانست در عین حال که دست تقدیر الهی در زندگی انسان است و قضا و قدر الهی مردود نیست، نقش انسان در تعیین سرنوشت زندگی پذیرفتنی است. در حقیقت نقش انسان نه تنها مغایر با سرنوشت نیست، بلکه جزئی از همان سرنوشت است. در سرنوشت و تقدیر انسان - چه مومن باشد و چه کافر- چنین است که او سرنوشت خود را تعیین نماید. در واقع اختیار داشتن انسان جزئی از تقدیرات الهی است.

بشر همیشه خود را در سر چهار راه هایی می‌بیند. هیچ گونه اجباری که فقط یکی از آن‌ها را انتخاب کند ندارد و سایر راه‌ها بر او بسته نیست. انتخاب یکی از آن‌ها به نظر، فکر و اراده او مربوط است؛ یعنی طرز فکر و انتخاب اوست که یک راه خاص را معیّن می‌کند. (2)

این که از یک طرف مسئله تقدیر الهی مطرح است و از طرف دیگر اختیار انسان، به این معنا است که خداوند مقرّر کرده که انسان با اختیار و اراده خود، یکی از راه‌ها را انتخاب کند و آن راهی که انسان با اراده خود انتخاب کرده، همان است که مقدّر است. خداوند به قضا و قدر مقرّر کرده که انسان با اختیار خود، آن راهی که خداوند از ازل می‌داند، انتخاب کند. پس تقدیر خداوندی این است که بشر افعال خود را از روی اختیار انجام دهد، نه این که تقدیر او را به انجام یک طرف مجبور سازد. 

امیرالمؤمنین (ع) از کنار دیوار شکسته و کجى برخاست. پرسیدند: از قضاى الهى فرار مى کنی؟ فرمود: از قضاى الهى به قدر او پناه مى برم. (3) «یعنى درست است که تا قانون علیت که منتهى به فرمان خداست نباشد، دیوار شکسته سقوط نخواهد کرد، اما همان خداوند به من عقلى داده که آن خود یک حلقه از سلسله قانون علیت است و یک عامل بازدارنده در برابر این گونه حوادث. البته دیوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلى سقوط مى کند. اما من مى توانم به قدر الهى پناه ببرم؛ یعنى با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گیرى کنم که اگر دیوار سقوط کند روى من نیفتد.» (4)

در قرآن آیات زیادى وجود دارد که به صراحت اختیار انسان و نقش اراده او را بیان داشته است؛ مانند آیه: «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ براى انسان چیزى جز حاصل سعى او نیست.» (5) و «اِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ (6) خداوند سرنوشت هیچ قومى را تغییر نمى دهد، مگر خودشان آن را تغییر دهند.»

از آنچه ذکر شد؛ امکان تغییر قضا و قدر درموارد خاص به خوبی روشن گردید. اما تغییر قضا و قدر یا تبدیل سرنوشت در روایات متعدد هم بیان شده است که یکی از مهمترین ابعاد و عوامل این تغییر، مقوله دعا است. 

پی‌نوشت ها:
(1). شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 1، ص 384
(2). همان، ص 385 
(3). شیخ صدوق، التوحید ، ص 369
(4). ناصر مکارم شیرازی، پیدایش مذاهب، تنظیم مسعود مکارم، ص 31
(5). نجم (53) آیه 39
(6). رعد (13) آیه 11

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.