
امام علی النقی (ع) فرموده اند:نافرمانی والدین باعث فقر و تنگدستی شده و آدمی را به ذلت و خواری می کشاند.
آیت
الله مجتهدی تهرانی(ره) در شرح این حدیث می گوید:روایات زیادی است که
اهمیت احترام به پدر و مادر را می رساند.مانند:داستان جریح عابد و
مادرش.جریح عابدی در بنی اسرائیل بود و در صومعه عبادت می کرد و در میان
بنی اسرائیل معروف بود.روزی مادرش به صومعه و عبادتگاه جریح آمد و او را
صدا زد.اما جریح جواب نداد.مادرش دید که او در حال نماز خواندن است لذا
برگشت و برای بار دوم آمد و اورا صدا زد.اما جریح اعتنایی به گفتار مادرش
نکرد و مادرش برای بار دوم دست خالی برگشت.مادر جریح بار سوم آمد و جریح را
صدا زد ام او را باز در حال نماز خواندن می بیند..این بار مادر از جریح
ناراحت می شود و می گوید:از خداوند می خواهم تو را خوار و ذلیل کند.
مرحوم
مجتهدی در ادامه می گوید:فردای آن روز زنی که بدکاره بود طفلی را همراه
خود آورده بر در صومعه نشست و ادعا کرد که این طفل از جریح عابد است.مردم
آن دیار گفتند:جریح همواره ما را از زنا منع می کرد، حال خودش زنا کرده
است.
آیت
الله مجتهدی ادامه می دهد:خبر به پادشاه رسید او دستور داد جریح را به
خاطر عمل زشتش بر دار بیاویزند.مادر جریح ماجرا را شنید و از ناراحتی به
صورت خود می زد و گریه می کرد.
آیت
الله مجتهدی در ادامه این داستان می گوید:در این هنگام جریح به مادر گفت
:مادرم گریه مکن که این بلا به سبب نفرین تو است.مردم بنی اسرائیل وقتی
گفتگوی میان مادر و جریح را شنیدند متوجه این موضوع شدند که جریح بی گناه
است.آن طفل را نزد جریح آوردند و جریح به او گفت:پدر تو کیست:طفل نوزاد در
پاسخ گفت:فلانی.و بدین وسیله بی گناهی جریح آشکار شد.در همان جا جریح قسم
یاد کرد که همواره به مادرش خدمت کند.
منبع:کتاب احسن الحدیث،ص 161