در باشگاه ضربالمثل امروز حکایت کوتاهی را از ضربالمثل «فلانی دود چراغ خورده است» میخوانید.

مَثَلها
داستان زندگی مردماند و چون آیینهای روشن، آیینها، تاریخ، هوش، بینش و
فرهنگ ملت را در خود نشان میدهند. «مَثَل واژهای است که از عربی به فارسی
راه یافته و آنچنان که مینویسند از ماده مثول بر وزن عقول به معنی شبیه
بودن چیزی به چیز دیگر یا به معنای راست ایستادن و بر پای بودن آمده است».
این واژه در عربی به چند معنا به کار رفته است: مانند و شبیه، برهان و
دلیل، مطلق سخن و حدیث، پند و عبرت، نشانه و علامت. در اصطلاح اهل ادب مثل
نوعی خاص از سخن است که آن را به فارسی داستان و و گاهی به تخفیف دستان
میگویند (رحیمی، 1389).
با این وصف در باشگاه ضربالمثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضربالمثل «فلانی دود چراغ خورده است» میپردازیم.
****************************
افراد
فقیر هنگام درس خواندن برای آنکه روغن چراغشان در طول شب تمام نشود و چراغ
خاموش نشود، فتیلهاش را پس از روشن کردن پایین نمیکشیدند.
این
کار را انجام میدادند تا حرارت فتیله، روغن یا نفت مخزن را زیاد بالا
نکشد و مصرف نکند و با آن نور ضعیف، شب را به صبح میرسانیدند. چون روغن یا
نفت به قدر کافی از مخزن به فتیله نمیرسید. لذا دود میزد و فضای اتاق را
دود آلود میکرد.
فرد
دود چراغ را میخورد ولی همچنان به مطالعه ادامه میداد. این فرد زمانی که
از لحاظ علمی به مقام و مرتبه بلندی میرسید میگفتند که فلانی دود چراغ
خورده است.