خاطرات فتح خرمشهر از زبان خلبان ارتش/ هر ساعت کار خلبان برایش خاطره است

هوانیروز ارتش اصلی‌ترین نقش را در عملیات آزادسازی خرمشهر داشت.

خاطرات فتح خرمشهر از زبان خلبان ارتش/ هر ساعت کار خلبان برایش خاطره استسرهنگ بازنشسته خلبان اردشیر کریم‌زاده رئیس معارف جنگ هوانیروز در خصوص فتح خرمشهر و تاثیر نیروی هوایی در عملیات‌ها گفت: در ادامه عملیات‌های ثامن الائمه، طریق القدس و فتح المبین فرماندهان ارتش به نام  سردار محسن رضایی، شهید سپهبد صیاد شیرازی به این نتیجه رسیدند مرحله چهارم و کامل عملیات کربلا را انجام دهند که این عملیات به نام بیت المقدس شد. ما می‌خواستیم از غرب اهواز و خرمشهر نیروهای عراقی را بیرون کنیم.  

 

وی ادامه داد: به همین خاطر همه واحدهای ارتش سپاه در قرارگاه‌های فجر، قدس، نصر، کربلا و فتح سازماندهی شدند و ماموریت به هوانیروز داده شد که پشتیبانی آتش، تخلیه مجروح، رساندن مهمات و ... را انجام دهد.  
 
وی در خصوص نقش هوانیروز ارتش عنوان کرد: هوانیروز ارتش اصلی ترین نقش را در این عملیات داشت؛ چرا که در غرب اهواز منطقه برای مانور تانک ایده آل بود و لشکرهای عراقی که براساس سیستم شوروی سابق سازماندهی شده بودند، روی تانک و ادوات زرهی مانور می‌دادند و حمله هوایی خلبان های کشور ما در 10 اردیبهشت 1361 در منطقه عراق باعث شد که تانک ها از بین بروند و ما کمتر شاهد مجروح و شهید شدن رزمندگان بودیم. 
 
وی افزود: خلبانان ما در طی سه مرحله با پروازهای خوب خودشان سهم قابل توجهی در آزادسازی خرمشهر داشتند. در این عملیات پایگاه پشتیبانی عمومی اصفهان، مسجد سلیمان، کرمان و پایگاه مجموعه آموزش نیروی هوایی در مجموع با 95 فروند هلی کوپتر شرکت کردند. این هلی کوپترها در بخش‌های مختلف فعالیت داشتند.  

وی عنوان کرد: رزمندگان ما با فداکاری و از خود گذشتگی طی سه مرحله خرمشهر را آزاد کردند و حدود 20 هزار اسیر عراقی داشتیم. صدام که گفته بود سه روز دیگر در اهواز است، به جایی رسید که برای صلح التماس می‌کرد.

سرهنگ خلبان کریم‌زاده در پایان  خاطره‌ای از فتح خرمشهر بیان کرد: من در آن عملیات هم با هلی کوپتر نجات می رفتم و ماموریت دیگر ما ترابری نیرو و تخلیه نیرو بود. در یکی از تخلیه های نیرو مثل همین روزها گرد و خاک در اهواز به وجود آمد و پرواز سخت شد؛ گفتم خدایا اگر من هر جایی فرود بیایم، جوانان رزمنده که خانواده آنها منتظر هستند زنده نمی مانند. توکل به خدا مسیر را ادامه دادم و در نزدیکی‌های اهواز کنار پل فلزی نشستم و همه مجروحان به سلامت فرود آمدند. البته در این عملیات خاطرات بسیاری بود که به دلیل زمان نمی توان تعریف کرد. از طرفی هر ساعت کار خلبان برایش خاطره است. در ضمن ما چهار شهید به نام های شهید علیرضا حراف، شهید قدرت الله خدادادی، شهید  نصرالهی تفضلی، شهید نصیر رادفر در این عملیات داشتیم که یاد و خاطره همه آنها در ذهن ما باقی است.
 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.