مظلومیت امام علی (ع)در خلافت

امام علی (ع)در سال 38 هجری قمری به مردم مصر نامه نوشت و از جفای مردم زمانه به رهبرشان گفت.

 امام علی (ع)در نامه 62 کتاب شریف نهج البلاغه به مردم مصر می فرماید: خداوند سبحان محمد ( ص) را فرستاد تا مردم جهان را بیم دهد و گواه بر پیامبران باشد . چون رسول الله ( ص ) درگذشت ، مسلمانان در امر خلافت به نزاع پرداختند . به خدا سوگند ، هرگز در خاطرم نمى گذشت که عرب پس از رحلت محمد ( ص ) خلافت را از اهل بیت او به دیگرى واگذارد ، یا مرا پس از او از جانشینیش باز دارد و مرا به رنج نیفکند جز شتافتن مردم به سوى فلان و بیعت کردن با او .

 

سپس امام در ادامه می فرماید:من چندى از بیعت دست باز داشتم ، تا آنکه دیدم گروهى از مردم از اسلام بر مى گردند و مى خواهند دین محمد ( ص ) را از بن بر افکنند . ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یارى ندهم در دین رخنه اى یا ویرانیى خواهم دید که براى من مصیبت بارتر از فوت شدن حکومت کردن بر شما بود . آن هم حکومتى که اندک روزهایى بیش نپاید و چون سراب زایل گردد ، یا همانند ابرهایى که هنوز به هم نپیوسته پراکنده شوند . درگیر و دار آن حوادث از جاى برخاستم تا باطل نیست و نابود شد و دین بر جاى خود آرام گرفت و استوارى یافت .  از این نامه 
 
سپس امام ادامه می دهد:به خدا سوگند ، اگر با ایشان روبرو شوم ، من تنها باشم و آنها روى زمین را پر کنند ، نه باک دارم و نه هراس ، زیرا به آن گمراهیى که آنان در آن غرقه  اند و آن هدایتى که خود بدان آراسته  ام ، نیک آگاهم . و از جانب پروردگارم با یقین همراهم . من به دیدار خداوند و ثواب نیکویى که مرا ارزانى دارد ، امید بسته  ام و منتظر آن هستم . 
 
همچنین امام علی (ع) در انتها می فرماید:ولى اندوه من از این است که مشتى بیخردان و تبهکاران این امت حکومت را به دست گیرند و مال خدا را میان خود دست به دست گردانند و بندگان خدا را به خدمت گیرند و با نیکان در پیکار شوند و فاسقان را یاران خود سازند . از آنان کسى است  که در میان شما حرام مى نوشد ، حتى بر او حد اسلام جارى شده و کسى است که تا اندک مالى نستد به اسلام نگروید . اگر نه از حکومت اینان بر شما بیم داشتم ، هرگز شما را بر نمى انگیختم و سرزنش نمى کردم و فرا نمى  خواندم و تحریضتان نمى نمودم ، بلکه تا سر بر مى تافتید یا سستى به خرج مى دادید ، رهایتان مى  کردم . آیا نمى بینید سرزمینهایى را که در تصرف داشتید ، نقصان یافته و شهرهایتان ، یک یک ، فتح مى  شود وکشورهایتان از دست مى  رود و بلادتان مورد حمله و هجوم دشمن قرار گرفته است . روى به رزم دشمنانتان نهید . خدایتان بیامرزد . در خانه  ها درنگ مکنید که به ستم گرفتار خواهید شد و به خوارى خواهید افتاد و نصیبتان اندک خواهد شد . مردان سلحشور همواره بیدارند که هر که خود به خواب رود ، دشمنش به خواب نرفته است .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.