ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
امام علی (ع) در این حکمت ها به موضوعات سیاسی ، اخلاقی، اعتقادی و معنوی می پردازد.
حکمت 76نهج البلاغه:
حوادث اگر همانند یکدیگر بودند، آخرین را با آغازین ارزیابی می کنند.
حکمت 77نهج البلاغه:
ضرار
بن ضمرة ضبایى از یاران امام به شام رفت و بر معاویه وارد شد . معاویه از
او خواست از حالات امام بگوید ، گفت على (ع) را در حالى دیدم که شب ، پرده
هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب ایستاده ، محاسن را به دست گرفته ،
چون مار گزیده ، به خود مى پیچید ، و محزون مى گریست و مى گفت : اى دنیا اى
دنیاى حرام، از من دور شو ، آیا براى من خود نمایى می کنى ؟ یا شیفتة من
شده اى تا روزى در دل من جاى گیرى ؟ هرگز مباد، غیر مرا بفریب ، که مرا در
تو هیچ نیازى نیست ، تو را سه طلاقه کرده ام ، تا بازگشتى نباشد ، دوران
زندگانى تو کوتاه ، ارزش تو اندک و آرزوى تو پُست است . آه از توشة اندک ، و
درازى راه ، و دورى منزل ، و عظمت روز قیامت .
حکمت 78نهج البلاغه:
مردی
شامى از امام پرسید: آیا رفتن ما به شام ، به قضا و قدر الهى است ؟ امام
پاسخ داد:واى بر او ، شاید قضا لازم و قدر حتمی را گمان کرده اى ؟ اگر چنین
بود ، پاداش و کیفر ، بشارت و تهدید الهى ، بیهوده بود. خداوند سبحان
بندگان خود را فرمان داد در حالى که اختیار دارند ، و نهى فرمود تا بترسند ،
احکام آسانى را واجب کرد ، و چیز دشوارى را تکلیف نفرمود ، و پاداش اعمال
اندک را فراوان قرار داد با نافرمانى بندگان مغلوب نخواهد شد ، و با اکراه و
اجبار اطاعت نمى شود ، و پیامبران را به شوخى نفرستاد ، و فرو فرستادن
کُتُب آسمانى براى بندگان بیهوده نبود . و آسمان و زمین و آنچه را در
میانشان است بى هدف نیافرید.
حکمت79نهج البلاغه:
حکمت را هر کجا که باشد ، فراگیر ، گاهى حکمت در سینه منافق است بى تابى کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه مؤمن آرام گیرد.
حکمت 80نهج البلاغه:
حکمت ،گمشده مومن است ، حکمت را فراگیر هر چند از منافقان باشد.