ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
امام علی (ع) در این حکمت ها به موضوعات اخلاقی اعتقادی علمی و سیاسی می پردازد.
حکمت 106نهج البلاغه:
مردم براى اصلاح دنیا چیزى از دین را ترک نمى گویند ، جز آن که خدا آنان را به چیزى زیانبارتر از آن دچار خواهد ساخت .
حکمت 107نهج البلاغه:
چه بسا دانشمندى که جهلش او را از پاى در آرد و دانش او همراهش باشد اما سودى به حال او نداشته باشد.
حکمت 108نهج البلاغه:
به رگ هاى درونى انسان پاره
گوشتى آویخته که شگرف ترین اعضاى درونى اوست ، و آن قلب است ، که چیزهایى
از حکمت ، و چیزهایى متفاوت با آن ، در او وجود دارد.
پس اگر در دل
امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن
را تباه سازد و اگر نومیدى بر آن چیره شود ، تأسف خوردن آن را از پاى در
آورد ، اگر خشمناک شود کینه توزى آن فزونى یابد و آرام نگیرد ، اگر به
خشنودى دست یابد ، خویشتن دارى را از یاد برد و اگر ترس آن را فراگیرد
پرهیز کردن آن را مشغول سازد.
اگر به گشایشى برسد ، دچار غفلت زدگى شود
و اگر مالى به دست آورد ، بى نیازى آن را به سرکشى کشاند و اگر مصیبت
ناگوارى به آن رسد ، بى صبرى رسوایش کند و اگر به تهیدستى مبتلا گردد ،
بلاها او را مشغول سازد و اگر گرسنگى بى تابش کند ، ناتوانى آن را از پاى
در آورد و اگر زیادى سیر شود ، سیرى آن را زیان رساند ، پس هر گونه کُندروى
براى آن زیانبار ، و هرگونه تُندروى براى آن فساد آفرین است .
حکمت 109نهج البلاغه:
ما تکیه گاه میانه ایم ، عقب ماندگان به ما مى رسند و تندروان غلو کننده به سوى ما باز مى گردند.
حکمت 110نهج البلاغه:
فرمان خدا را بر پا ندارد ، جز آن کس که در اجراى حق مدارا نکند . به روش اهل باطل عمل نکند و پیرو فرمان طمع نگردد.